محل تبلیغات شما

گاه نوشت های دلم



با عشق می‌شود به خدا رسید از همین خیابان با همین خنکای شبانگاهی که از سمت این زمستان می‌وزد.

با عشق می‌شود گفت سلام، حال کسی را پرسید، به گل‌های باغچه آب داد و اصلا نگران نبود. این عشق از کجا آمده که معجزه می‌کند. بوی سیب می‌دهد و عطر گل محمدی. یک جور اعتماد به تمام کائنات. انگار همه عاشقانه‌ها همصدا شده‌اند تا ضربان قلب تو را تنظیم کنند و لرزش دست و دل مرا.

با عشق می‌شود در شب میلاد تو در آسمان، قرص کامل ماه را به فنجان چای مهمان کرد. من عاشقم. تو خود عشقی. پس بی‌دلیل نیست که امشب می‌شود به خدا رسید .

پریچهر بانو جان زادروزت فرخنده و مینو .

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نامـ ــــ ــه هایی که گفتنی نبـــــ ــود